تفطّن

تفطّن

وبلاگ حقوقی تفطّـــــن/ (درج اخبار، مقالات، قوانین،مشاوره و سایر خدمات حقوقی) وکیل مرتضی زارع
تفطّن

تفطّن

وبلاگ حقوقی تفطّـــــن/ (درج اخبار، مقالات، قوانین،مشاوره و سایر خدمات حقوقی) وکیل مرتضی زارع

لغت واژه های طنز حقوقی

ترمینولوژی طنز حقوقی 

اجازه ازدواج مجدد: اجازه قانون به مرد برای خیانت به همسر
پاکدامنی : هدیه خداوند به بشر برای دوران پیری
خدا: واجب الوجودی که با اینکه از او نمی ترسیم ، دوست داریم دیگران از او بترسند
دیوانه : آدمی که به هر چه می گوید اعتقاد دارد
سرنوشت : دادگاهی که ما را از همه گناهان و اشتباهاتمان تبرئه می کند
فکر : چیزی است شبیه ناخن که باید هر چند وقت یک بار آن را کوتاه کرد زیرا میکروب زیر آن جمع می شود
زن : موجودی است که بدون فکر حرف می زند ، بر خلاف مرد که بدون فکر عمل می کند
عرف : سعی جامعه در فضیلت وانمود دادن اشتباهات گذشتگان که توان اصلاح آن را ندارد
فضیلت : عتیقه معنوی ، کالای با ارزشی که به دلیل با ارزش بودن ، معمولاً در پستو نگهداری می شود و کسی از آن استفاده نمی کند.

آقازاده: استثنا در خلقت
اخلاق : علمی است که به ما می آموزد زشتی و زیبائی یک فعل بستگی به فاعل آن دارد.
استرداد دعوا: بخشیدن عطای عدل به لقای عدلیه
بالغ : کسی که دیگر نباید از او انتظار شنیدن حرف راست را داشت .
جرم : هر چیزی است جز آنچه که انجامش ایرادی ندارد.
جلسه اول دادرسی : جلسه ای است که خط بطلان روی ضرب المثل « حرف نزده را همیشه می توان زد » می کشد.
خیار : اجازه قانون برای عهدشکنی .
دفاع مشروع : مجازات نکردن کسی که زیر بار ظلم نرفته است .
شهروند: رعیت مدرن.
عده : مدت زمانی که اجباراً به زن داده می شود تا در مورد خواستگارانش به درستی بیاندیشد تا مرتکب اشتباه قبلی خود نشود.
فمینیسم : جنبشی است زنانه به قصد رهاسازی مردان از قید زنان.
فوت پدر: یکی از اسباب تملک .
قرار سقوط دعوی : قراری است که دعوا را آنچنان به زمین می کوبد که دیگر امکان بلند شدن آن وجود ندارد.
قرار عدم استماع دعوا: قراری است که به موجب آن ، دادگاه رسماً نداشتن گوش شنوا برای شنیدن دعوا را اعلام می کند.
قطع ید: صاف کردن دست کج .
وکیل : سربازی است که با این که دشمن را نمی شناسد ، به جنگ او می رود. 


 
برگرفته از : خبرنامه کانون وکلای دادگستری اصفهان

روایات ( ترجمه رساله حقوق امام سجاد )

بدان ، خدای رحمتت کند که او را بر تو حقوقی است ، ...... بزرگترین حقی که خدای متعال برای خویش بر تو واجب ساخته ، حق الله است که اصل و بنیان همه ی حقوق است . و بقیه ی حقوق همگی شاخ و برگ های ان حق می باشند . پس خدانود این هارا بر تو واجب ساخته و بدان منظور برای هفت اعضای تو ( زبان - چشم - دست - گوش - پا - عورت و شکم ) که با آنها کار می کنی ( منظور خود جسم انسان است که به فعالیت مشغول می باشد ) حقوقی بر تو معین نموده است .   

 

 ............................................ 

{ از انجا که حق الله میان بنده و خداست ما از ذکر آن خودداری کرده و به عهده ی خود می گذاریم ( نویسنده وبلاگ ) و در حقوق حق الناس بیان میکنیم }  

 

1) حق اهل ذمه : به ما رسیده است از خداوند که : « هــر کس بر هم پیمانی ستم کند ، من طرف و دشمن او خواهم بود . »  

پس لا حول ولا قوّة الّا بالّله و تقوای الهی پیشه کن !!   

( فرازی از ترجمه ی رساله حقوق توسط علی شیروانی )

متن پیشنهادی لایحه ائین دادرسی دیوان عدالت اداری

به درخواست یک دوست عزیز که در قسمت تماس با مدیر در انتهای صفحه باهام ارتباط برفرار کرده بود متن پیشنهادی لایحه آئین دادرسی دیوان عدالت اداری رو اماده کردم . امیدوارم مفید واقع بشه !! یا حق  

 

برای خواندن متن کامل زیر به ادامه مطلب مراجعه کنید ؛ با تشکــر 

 

متن پیشنهادی لایحه
آئین دادرسی دیوان عدالت اداری
کلیات
فصل اول : دادخواست
فصل دوم : جریان دادخواست تا موعد رسیدگی
فصل سوم : دستورموقت
فصل چهارم : رسیدگی و صدور رأی در شعب دیوان
فصل پنجم : تجدید نظر خواهی
فصل ششم : هیئت عمومی
فصل هفتم : اجرای احکام
فصل هشتم : سایر مقررات
فصل نهم : اصلاح برخی از مواد قانون دیوان عدالت اداری
ادامه مطلب ...

عذر خواهی

از اینکه طی که مدت طولانی ۲ ماهه این وبلاگ به روز نمی شد متاسف هستم و عذرخواهی میکنم !!  درگیر امتحان های آخر ترم بودم که اتفاقا خیلی هم ضعیف بود . 

 

امیدوارم بتونم دوباره مطالب مفید و بکر در سایت قرار بدم . از اینکه مطالب تکراری و کلیشه ای است عذر خواهی می کنم . این شاید خصلت بد من بوده که خیلی مثل هزاران نفر دیگه به حاضر خوری عادت کردم . یعنی فقط منتظرم یکی بیاد جزوه بده ُ مطلب بده ُ سوال طرح کنه و من فقط کپی برداری کنم .  

در حالی که اصول نت برداری اینه که من مفهوم متن رو بفهمم و اون رو به بون خودم بنویسم . 

اما این فقط مشکل من هم نیست و خیلی از سایت های حقوق مطالبشون تکراریه و از خود نویسنده نیست ...  

 

به امید روزی که ما از گرداب درماندگی در علوم نظری و انسانی در بیایم و به یک سری مکاتب گذشته اکتفا نکنیم .